یلدای ۹۷ را با ترانههای شنیدنی بگذرانید
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۳۶۳۳۷
به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، شب یلدا یا شب چلّه یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکره شمالی که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود.
یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این گزارش تعدادی از قطعههای یلدایی از خوانندگان کشورمان را جمع آوری کردیم تا با دانلود و گوش دادن به آنها در کنار خانواده شب خاطره انگیزی را رقم بزنید.
دانلود آهنگ یلدا با صدای مجتبی کبیری
متن آهنگ:
دوباره صحبت بارون و برفه زمستون رخت نو پوشیده بازم
سفیدن جادهها و پشت بوما خدایا این قشنگی رو بنازم
توی یلداترین شب تا سپیده برات از عشق و احساسم میخونم
کنار کرسی روشن تو این حال میخوام همپای احساست بمونم
یه شب یلدا تو هر ساله، ولی تو واسم یلداترین شبهای خوبی
یه حس مشترک انگیزهی ناب که هر لحظه توی قلبم میکوبی
دلم میخواد تو این شبهای زیبا از این یلدا برات دنیا بسازم
تو این دنیا تموم زندگیمو به پای عشق و احساست ببازم
دانلود آهنگ یک دقیقه با صدای میلاد بابایی
متن آهنگ:
دوباره باز دلم ازم یه قصه ساخت
هرجا رفتم چشام فقط تو رو شناخت
دوباره باز دلم تو رو نفس کشید
یلدا تموم شد و زمستونم رسید
مثل برف زمستون میشینم سر راهت
من احساست و خوندم از نگاهت
تو روزایی که سرده خودم میشم پناهت
تا آخرش میمونم تکیه گاهت
تو این هوای سرد من به تو دلخوشم
فک نکنی که من پام و پس میکشم
پشت این پنجره دوباره برف نشست
با یه حس عجیب قفل غم هام و شکست
مثل برف زمستون میشینم سر راهت
من احساست و خوندم از نگاهت
تو روزایی که سرده خودم میشم پناهت
تا آخرش میمونم تکیه گاهت
مثل برف زمستون میشینم سر راهت
من احساست و خوندم از نگاهت
تو روزایی که سرده خودم میشم پناهت
تا آخرش میمونم تکیه گاهت
دانلود آهنگ یلدا با صدای محمد معتمدی
متن آهنگ:
تو چلهی من امسال کدوم شعر و کدوم فال
باز یاد اونو زنده کرده
حافظ بگو کدوم فال کدوم روز و کدوم سال
اونی که رفته بر میگرده
اونی که رفته بر میگرده...
امشب کدوم ستاره دلشوره هامو داره
دلواپسِ ِ لبخند اونه
کدوم جاده دوباره اونو با یک اشاره
تا پشت این در میرسونه
تا پشت این در میرسونه...
تو چلهی هر سالِ من یه جای خالیه که پر نمیشه
حافظ نگو تو فالِ من جدایی افتاده برا همیشه
تو چلهی هر سالِ من یه جای خالیه که پر نمیشه
حافظ نگو تو فالِ من جدایی افتاده برا همیشه
شبای چله صدام میلرزه دلم میگیره
شبای چله خاطره هاشو ازم میگیره
دلم دوباره نبودنش رو بهونه کرده
یه عمره میگن اونی که رفته برنمیگرده
برنمیگرده...
دانلود آهنگ زندگی کن از علی زندوکیلی
متن آهنگ:
رها کن دیگه غصه هاتو
بدون قدره این لحظه هاتو
به خدا این روزو شبا بر نمیگرده
میبازه اونیکه پیه غصه میگرده
کجایی جونم غصه رو ول کن
یه لحظه عمرو صرفه دل کن
تو دلت حاکم مثه یک تنگه بلوره
تو که شادی خونهی دل چشمهی نوره
بسه دیگه این ماتمو خدا بسه دیگه این عزا گرفتن
نیافریده خدا روزی واسه غصه خوردن
زندگیه تو یه معجزست که خدا هدیه داده تلفش نکن
نیافریده خدا روزی واسه غصه خوردن
چی میشه که باشی همیشه شادو خندون
نبینم چشاتو گریونو پریشون
هر روز واسه تو یه فرصته جدیده
هر روزه خدا پر نوره امیده
ببین شادیه پرنده هارو
که شادن حتی با چند تا ارزن
چه حیفه غصه داشته باشی
واسه چی زاری که نمیارزه
چرا فکر کردی یادت، چون شبه یلداست
غمو شادی دنیا چند روزی با ماست
مثه این آهنگ دنیا کوتاهه نجنبی میبینی آخره راهه
نداریم حرفی واسهی گفتن
به غیر از اینکه بیا زندگی کنای دوست
دانلود آهنگ شبی خوش با صدای سیامک عباسی
متن آهنگ:
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین حیله اش قصه اش دراز کنید
به جان دوست که غم پرده بر شما نبرد
گر اعتماد بر الطاف کار ساز کنی
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید
هر آن کسی که در این حلقه نیست
زنده بش بر او نمرده بر فتوای من نماز کنید
هر آن کسی که در این حلقه نیست
زنده بش بر او نمرده بر فتوای من نماز کنید
ماشه را گره از زل یار باز کنیم
شبی خوش است به این حیله اش دراز کنیم
به جان دوست که غم پرده بر شما نبرد
گر اعتماد بر الطاف کار ساز کنی
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید
دانلود آهنگ یلدا با صدای مازیار فلاحی
متن آهنگ:
مست بگو راست بگو تا شب یلداست بگو
تا نفسی هست بگو هرچی دلت خواست بگو
خسته و بی تاب شدم محو شدم خواب شدم
خسته از این پنجرهها منتظر باد شدم
گریه بر این حال کشید اشک در این فال کشید
بر تن بی دست خدا نقش دو تا بال کشید
خاک شدم پست شدم با همه یک دست شدم
تشنه بی آب شدی نیست از این هست شدم
مست بگو راست بگو تا شب یلداست بگو
تا نفسی هست بگو هری چی دلت خواست بگو
خسته و بی تاب شدم محو شدم خواب شدم
خسته از این پنجرهها منتظر باد شدم
دانلود آهنگ شب یلدا با صدای رضا صادقی
متن آهنگ:
عاشق رنگ سیاه شب یلدام
آخه از روشنی هیچ خیری ندیدم
عاشق تلخی انتهای عشقم
حالا که به آخر قصه رسیدم
عاشق رنگ شب و رنگ غروبم
عاشق مرگ دقیقههای خوبم
با تموم اشتیاقم آروم آروم
به در بسته بی کسی میکوبم
عاشق شبای دل مردگی هستم
عاشق تنهایی و خستگی هستم
حالا که این زندگی شبیه مرگه
بی امون عاشق این زندگی هستم
خنده داره دیگه دل سوزی به حالم
خط کشیدم روی روزای محالم
همه آینده من واسه تو
من فقط گذشته مونده تو خیالم
تنهایی سهم منه خیلی عزیزه
نمیخوام کسی اونو ازم بگیره
نمیزارم دل تنهاییم بمیره
تو با اون چشمای روشن به سلامت
لحظهها رو میکشم تو قاب ساعت
عاشق سیاهیم عاشق غربت
خسته ام از تو و این همه خیانت
عاشق رنگ سیاه شب یلدام
دانلود آهنگ شب یلدا با صدای حامد محضرنیا
متن آهنگ:
شب اول زمستون و توی خونه پر مهمون و
با تموم سردی این شب پر گرمی دلامون و
صحبت از گذشته هامون و از همه خاطره هامون و
آسمون میزنه نم نم روی شیشه برف و بارون و
شب یلدا مو کل آرزو هامو زیبایی دنیا مو
تقسیم میکنم با تو
آرامش این سال و دلچسبی این حال و نیتم تو هر فال و
تقسیم میکنم با تو
قسمت هر کسی بین شعرای حافظ این شب
قسمتت با من رقم خورد مثل یه معجزه امشب
توی این هوای عالی تو شب بلند یلدا
چه تماشایی با تو برفی که میاد تا فردا
شب یلدا مو کل آرزو هامو زیبایی دنیا مو
تقسیم میکنم با تو آرامش این سال و
دلچسبی این حال و نیتم تو هر فال و تقسیم میکنم با تو
شب یلدا مو کل آرزوهامو زیبایی دنیامو
تقسیم میکنم با تو
آرامش این سال و دلچسبی این حال و نیتم تو هر فال و
تقسیم میکنم با تو
دانلود آهنگ یلدای این خونه با صدای مسعود امامی
متن آهنگ:
من عاشق دنیای شیرینت
چند روز مونده به زمستونت
وقتی از احساست به برف میگی
شعر که تو چشمات میخونه
من عاشق یلدای این خونم
من عاشق برف زمستونم
این عشقو به دنیات مدیونم
من بابت این عشق ممنونم
من عاشق یلدای این خونم
من عاشق برف زمستونم
این عشقو به دنیات مدیونم
من بابت این عشق ممنونم
من عاشق ذوقی که با یلدا
توی نگاهت بست می شینم
دنیا رو خیلی خیلی زیباتر
با احترام و عشق میبینم
من عاشق یلدای این خونم
من عاشق برف زمستونم
این عشقو به دنیات مدیونم
من بابت این عشق ممنونم
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۳۶۳۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت «آپاراتچی»
ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.
فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلمهای در حال اکران اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان میدهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقهای را بهتنهایی در سالن عالیقاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلیهای خالی، این موضوع را تأیید میکرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهلودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلفکردن است؟!
اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشقتر باشید، به چند بار دیدنش!) میارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلمهای پرهیاهو و با بازیگران دهانپرکن، اما بیکیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمیفهمند به آنها میگوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!
اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سالهای نخست جنگ ایران و عراق بازمیگردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ میکشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر میکند و به دل خانوادههایشان تسلایی کوچک میبخشد. همین جلیل که عشق بیوحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنوارههای فیلم تصور میکند که جوایزی نفیس به دستش میدهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگینامهای بسازد.
فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سختگیری معرفی میشود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی میکنند، بدگویی از این قاضی به روزمرهشان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوتهای نادرستش پایمال میکند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دستکم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون میشود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید میشود، تصمیم میگیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».
اما فیلمساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی میداند که یک مشت آدم فاسد و بیدین دور هم جمع میشوند تا بقیۀ مردم را هم با ساختههایشان بیبندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمیگیرد و حاضر به حمایت از او نیست.
فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفتها یا خواستههای خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلمسازی جلیل شیفته و خیالپرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم میشود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنانکه جلیل در رؤیا میبیند؟!
فیلمسازی در میانۀ انقلاب و جنگ
فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینیهای آن و شوریدگیهای آدمهایش را بازتاب میدهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی بهبعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.
سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمهجان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفتانگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمیرود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایرانزمین کوشیدهاند.
به جز اینکه به «آپارتچی» میتوان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلمسازیشان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی بهدردبخور است.
این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمیتواند با شکم خالی و زندگیای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گامبرداشتن در چنین مسیری ازجانگذشتگیها میخواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشتبهدهان میکنند، یا هنرمندش از خانوادهای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلمسازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دستباف همسرش محتاج است، فرشی که میتوانست زیرپای آن دو و پدر و بچههایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟
انتهای پیام